sorena

بدون عنوان

  هفته  بیستم  بارداری در  هفته  بیستم  بارداری  به طور حتم مدتی است که حرکات جنین را احساس می کنی. جنین چند بار در روز حرکت می کند. آدم کوچکی که در درون تو زندگی می کند در این تصویر سونوگرافی گویی جنین با مشت مادرش را بیدار می کند.طول جنین 27 سانتی متر است و وزن آن 500 گرم است... جنین: در این هفته جنین 20 هفته ای است. ابروها و موهای سر به طور واضح دیده می شوند و جنین بیشتر چشمهایش را حرکت می دهد. حرکت چشم جنین را می توان در سونوگرافی دید. موهای جنینی تمام بدن جنین را پوشانده است. اما از همه بیشتر در اطراف سر، گردن و صورت است. پاها به اندازه کافی بلند شده ، عظلات دست و پا قوی می شوند، و ه...
20 آبان 1392

بدون عنوان

سلام عشق مامان امروز شما وارد هفته 20 زندگیت شدی من وبابای دیشب جشن گرفتیم که شما فرشته کوچیک نصف راه رو به سلامتی طی کردی و با توکل به خدا نصف دیگه اونم طی می کنی و زود به دنیای مامان و بابا وارد میشی  سورنا جون من و بابایی عاشقتیم  ...
20 آبان 1392

اولین خرید برای نی نی

باس خریدن برای نی نی یه روز خوب خدا مامان همراه بابا رفتند لباس خریدند چند تا لباس زیبا لباسای کوچولو اندازه ی عروسک چه ناز می شه بپوشه اون لباسارو کودک کلاه و چند تا شلوار چند جفت جوراب گلدار لباسای رنگارنگ رنگای شاد و قشنگ وای نگا کن کفشاشو چه خوشگله لباساش جورواجوره کلاهاش یکیش داره دوتا گوش شبیه گوش خرگوش اون یکیشو نگاه کن مثل چیه؟مثل موش باباو مامان با شادی به هر چی که رسیدند مامان می گفت قشنگه زود اونو می خریدند کاشکی نی نی کو چولو زودتر بیاد به دنیا بزرگ بشه بمونه ...
14 آبان 1392

شعری که بابا برای سورنا میخونه

سلام به تو گل پسر شیرینی مثل عسل سلام به تو نازنین رو زانوی من بشین سلام عزیزترینم تو دنیا بهترینم سلام به روی ماهت تو قلب بابا جایت موهات به نرمی پر بابارو از یاد نبر چشات مث آسمون قدر بابا رو بدون قد و بالای کوتاه صورت داری مثل ماه کاشکی زبون وا کنی بابایی بابایی کنی آخ قربون اون صدات بابا بابا گفتنات فدای اون خنده هات تاتی تاتی کردنات گل پسر نازنازی کی ما بریم توپ بازی بزرگ بشی الهی گلم چه قدر تو ماهی بشی تو ای مهربون واسه ی بابا همزبون ...
14 آبان 1392

یه شعر برای ورزش صبحگاهی سورنا

اینم یه شعر قشنگ برای نی نی یک و دو و سه و چار  نی نی از خواب شد بیدار صبح شد و وقت کوشش بده نی نی رو ورزش باز کن دستاشو .ببند به روی ماهش بخند نکن نی نی رو خسته بگو یک و دو  و سه نوبت پاهاست حالا برند پایین و بالا وای که چه خوبه ورزش چه حالی داره نرمش کاشکی مامان یا بابا همه روزای خدا با نی نی ورزش کنند بازی و نرمش کنند   ...
14 آبان 1392

اولین باری که جنسیت فهمیدم

سلام نی نی قشنگم امروز 92/7/20  شنبه صبح امدم بیمارستان دادگستری چون یکم از 5 شنبه دلم درد می کرد همش نگران بودم که  نکنه خدایی نکرده برای نی نی خوشملم اتفاقی بیفته بعد رفتم دکتر صدای قلبتو شنیدم آروم شدم  دکتر برام سونوگرافی داد خیلی خیلی شلوغ بود بلاخره ساعت 13/30 نوبت من شد که برم  سونو یه خانوم مهربونی دکتر سونوگرافی بود گفت همه چیزش خوبه ضربان قلبت عزیزیم 149 بودو حدودا 140 گرمم وزنت بود و قدت عزیزم 10 سانتی متر بود و بین هفته 15 تا شانزدهم بودی بعد خانم دکتر به من گفت این نی نی شیطون یه پسربچه ناز نازیه بعد توراه آمدم این خبر خوش به بابای دادم چون اصلا قرار نبود برم سونو گرافی خیلی شوکه شده بود   و ا...
14 آبان 1392

اولین عروسی ( خاله مهدیه )

امروز 92/6/7 عروسی خاله مهدیه بود ولی من زیاد نمی تونسنم قر بدم چون می ترسیدم برای شما فرشته عزیزم اتفاقی بیفته ولی با این حال این اولین عروسی بود که من تو و بابایی باهم رفتیم وخیلی خوش گذشت آخر شب باباقاسم به مامان بزرگ گفت که من و تورو تو دلم دارم تا آخر عروسی تقریبا همه دیگه فهمیده بودن همش وجود تو رو تبریک گفتن     ...
13 آبان 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به sorena می باشد